چه شد که تهران «شهر دوناتی» شد؟
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۵۰۸۶۳
افزایش چشمگیر ساختمانهای متروک در مناطق ۶ تا ۱۲، تهران را شبیه «دونات» کرده بهطوریکه مرکز پایتخت به عارضه «تخلیه جمعیتی» و «شب مردگی» دچار و در عین حال مناطق پیرامونی مملو از جمعیت ساکن و فعالیتهای شهری و اقتصادی شده است. این شهر دوناتی در استان تهران، محصول سه دهه «بیراهه تامین مالی در شهرداری» است که به جای درآمدزایی برای بودجه شهر از محل عوارض بهرهبرداری از ساختمانها مسیر مخرب «فروش تراکم» انتخاب شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کلانشهر تهران با «خرابی تازه» از محل «سالها فروش مجوز تراکم ساختمانی» روبهرو شده، بهطوری که مناطق مرکزی پایتخت بهویژه منطقه ۶ و به صورت فراگیر، مناطق ۶ تا ۱۲ در حال حاضر شاهد «حجم قابلتوجهی ساختمان متروک» و «بناهای در حال تخریب بهواسطه سالها عدمبهره برداری» است.
براساس اطلاعات تصویری و دادههای تحلیلی که حسین ایمانیجاجرمی، صاحبنظر و جامعه شناس شهری در اختیارمان قرار داده، حاکی است، در یکسال اخیر تعداد ساختمانهای متروکه در مرکز پایتخت به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است. این ساختمانها از «احتکار فضا» در تهران خبر میدهد که باعث شده «پایتخت عملا به دونات استان تهران» تبدیل شود؛ دوناتی شدن کلانشهر تهران به این معناست که محلههای مرکزی در حال «خالی شدن از جمعیت ساکن» و شیوع «پدیده شب مردگی» است که خود، تبعات اقتصادی و اجتماعی خاص برای پایتخت به همراه دارد.
بررسیها نشان میدهد، برآیند دو روند «تامین مالی اداره شهر از محل فروش تراکم و اخذ عوارض ساخت و ساز» از یک سو و «افزایش عمر بنای ساختمانهای مرکز شهر نسبت به سایر مناطق» از سوی دیگر طی سه دهه گذشته، پایتخت را به جایی رسانده که امروز وسط این کلانشهر خالی از «جمعیت و سرزندگی شهری» شده است.
خیابان جمهوری، ساختمان رها شده کتابفروشی معروف اقبال
در این مدت به دلیل «جذاب شدن ارزش زمین و ساختمان در مناطق بالاشهر و همچنین مناطقی مثل ۴ و ۵» که «فروش مجوز تراکم ساختمانی (افزایش طبقه)» عامل این رشد قیمت بوده است، هم سرمایهگذاران ساختمانی و هم متقاضیان خرید مسکن و ساختمان به سمت این مناطق کشیده شدند. در نتیجه، مرکز پایتخت طی این سه دهه به تدریج از سکه افتاد و تبدیل شده به «بافت فرسوده».
پیامد این وضعیت در این سالها باعث شد «خانوارهای ساکن در مرکز» به محض بهبود توانایی مالی روانه بالاشهر شدند و کم درآمدها مجبور به سکونت.
در کنار این «تخلیه جمعیتی از مرکز فرسوده تهران»، تغییرکاربری ساختمانهای قدیمی مسکونی به تجاری و اداری، مرکز پایتخت را به «انبار مغازه و فروشگاه ها» تبدیل کرد. در سالهای اخیر، اما به دلیل «جهش تاریخی قیمت زمین و مسکن» در تهران، مالکان ساختمانهای قدیمی در مرکز، از تغییرکاربری یا اجاره به صاحبان مغازه برای استفاده در قالب انبار، انصراف دادند و این بناها امروز به «ساختمان متروکه» تبدیل شده است. چون عایدی بلندمدت ملکی این ساختمانها برای مالکان به قدری است که حاضر به اجاره ساختمان به یک مغازه دار آن هم با توجه به ریسکهای خاص اجاره داری نیستند.
به این ترتیب مشخص میشود، معجون «رشد ارزش ملک بهواسطه فروش تراکم، فرسودگی تدریجی ساختمانهای مرکز شهر و جهش قیمت ملک» دست به دست هم دادند تا امروز شاهد این «شهر دوناتی» باشیم.
حسین ایمانیجاجرمی، ریشه اصلی را، اما «مدل مالی شهرداری تهران طی این سه دهه» میداند. شهرداری به جای آنکه از فعالیتهای اقتصادی در شهر، عوارض و مالیات شهری و همچنین بهای خدمات شهری دریافت کند، از «ساختمان سازی» به شکل صدور مجوز تراکم، درآمدزایی میکند. این مدل معیوب تامین مالی هزینههای اداره تهران اگر در مسیر درست قرار میگرفت، «احتکار فضا» برای مالک فضا، «هزینه زا» بود، چون در مدل صحیح تامین مالی شهر، شهرداری باید «عوارض سالانه شهری» با قیمت واقعی و براساس ضریبی از آن، از مالکان ساختمانها -براساس نرخهای شناور و متناسب با ملک اول، ملک دوم و چندم و همچنین برحسب منطقه محروم یا منطقه بالاشهر- دریافت کند که این فرآیند موجب میشود، مالک هر ساختمانی چه قدیمی و چه جدید برای پوشش این عوارض شهری، از آن بنا بهره برداری اقتصادی یا مصرفی کند یا آن را به یک بهره بردار اجاره دهد. در نتیجه این فرآیند است که «مرکز تهران به محل بهره برداری مخصوص ساختمانهای قدیمی و تاریخی» تبدیل میشود و اتفاقا در این حالت، اخذ شارژ شهری از فعالیتهای اقتصادی بهواسطه خدماتی که شهرداری برای آنها تامین میکند، میتواند درآمد پایدار به جای تراکم فروشی برای شهر ایجاد کند.
این در حالی است که هم اکنون، شارژ شهری در تهران براساس متوسط ۶۰۰۰ تومان در مترمربع است در حالی که عوارض ساخت مترمربعی بالای ۴۰۰هزار تومان؛ درست، برعکس.
درباره «دوناتی شدن شهر تهران» و «زوال مرکز پایتخت»، حسین ایمانیجاجرمی، تحلیلی برای «دنیایاقتصاد» نوشته است که عینا در زیر میآید.
خیابان وحدت اسلامی، (شاپور)
زوال مرکز تهران، شهر دوناتی و پیامدهای آن
این روزها با کمی پیادهروی در فضاهای مرکز شهر تهران، مثلا در خیابانهای اطراف میدانهای انقلاب، بهارستان و فردوسی، بیننده با صحنههای شگفتی مواجه میشود، تعداد زیاد ساختمانهای رها شده و متروکه در حال تخریب.
بناهایی که با کمی رسیدگی و توجه، قابلیت بهرهبرداری دارند و برخی از آنها حسب زمان ساخت و نوع معماری، صاحب ارزشهای فرهنگی و تاریخیاند. با وجود ارزش اقتصادی-اجتماعی فراوان این بناها و فضاهایی که در آن قرار گرفتهاند، رهاشدگی و نقصان تدریجیشان از مسالهای مهم حکایت میکند.
چگونگی شکلگیری و علل و پیامدهای این مساله نیازمند تامل و بررسی است. اگر بپذیریم که بخش قابلتوجهی از جمعیت معمول جامعه شامل خانوادهها بهویژه زنان و کودکان در پهنههای مرکز شهر حضور چندانی ندارند و واقعیت افزایش ساختمانهای متروکه میتوانیم از مسالهای به نام «زوال مرکز شهر» نام ببریم.
تخلیه مرکز شهر تهران از زندگی معمولی و از میان رفتن محلههای قدیمی البته مربوط به سالهای اخیر نیست. با توسعه تهران بهویژه از دهه ۴۰ به این سو و گسترش پدیده حومهنشینی، بخش عمدهای از زندگی شهری از پهنه مرکز شهر خارج شد و این بخش مهم از شهر را فعالیتهایی، چون خرید و فروش، انبار و کارگاههای کوچک و گروههای آسیبدیده به تملک و انحصار خود درآوردند. محلاتی که روزگاری جایگاه سکونت اعیان و اشراف تهران بود همچون عودلاجان ضربههای فراوان از این اتفاق خورده و ارزش سکونتی و تاریخی آنها به شدت آسیب دیدند. شکست برنامهریزیهای توسعه شهری همچون طرح جامع اول تهران (۱۳۴۶) و ناکام ماندن رویای ساخت مرکز شهر مدرنی برای تهران به نام «شهستان» در پیش از انقلاب و خوگرفتن شهرداریها به سیاست خودکفایی مبتنی بر تراکمفروشی در پس از انقلاب، عملا کلیت شهر و بهویژه مرکز آن را دچار صدمات جدی همچون کاهش شدید کیفیت زندگی و استانداردهای شهری کرد. همه اینها در حالی است که بسیاری از فضاهای مرکز شهری با کمی تدبیر و توجه به دانش و تجربه شهرسازی و رویکردهایی، چون شهر انسانی و اداره مشارکتی شهر قابلیت ارزشافزایی و بهرهبرداری دارند و تقلیل آنها به مکانهایی برای تخریب و ساخت بناهای تجاری با حبس و «احتکار فضا» در حکم اتلاف منابع شهری محسوب میشود.
خیابان جمهوری
متاسفانه دستگاههای مرتبط با اداره شهر در سطوح ملی و محلی عادت به کسب درآمدهای راحت تراکمفروشی کردهاند و در ائتلافی ناخوشایند با کاسبان مستغلات در حال زدودن ویژگیهای انسانی، تاریخی و فرهنگی از شهر تهران هستند. بناها و ساختمانها تنها در مقیاس تخریب و درآمدهای حاصل از ساخت بناهای متراکم محک میخورند و از رویکردهایی، چون صنایع فرهنگی خلاق و مناطق نوآوری شهری در سیاستهای شهری اثری دیده نمیشود. رویکردهایی که ضررشان برای شهر کمتر و آوردهشان برای اقتصاد و زندگی شهری بیشتر است.
اجازه بدهید با تمثیلی وضوح بیشتری به مساله بدهیم. شهر را همچون باغی دارای درختان مثمر بیشمار (فضاهای شهری) فرض میکنیم، صاحب این باغ (شهرداری) برای بهرهبرداری از ملک خود میتواند با تنوع بخشیدن و بهبود شرایط رشد درختان، از ثمر و محصول آن درآمد خوبی کسب کند، اما باغدار مورد نظر ما راهکاری مخرب را در پیش گرفته و درختفروشی پیشه کرده است.
اگرچه در کوتاهمدت سود فروش درختان باغ از میوههای آن بیشتر است، اما در درازمدت دیگر نه اثری از باغ خواهد بود و نه درختان آن. اکنون ثمرات این سیاست باغ (شهر) فروشی در مرکز تهران خود را به خوبی نشان داده است و از فعالیت، پویایی و سرزندگی شهری معمول در مراکز شهری، اثری چندانی باقی نمانده است. این وضعیت با خالی کردن مرکز شهر از فعالیت و زندگی آن را به شکل شیرینی دونات درآورده است، مدلی از شهر که البته فقط مختص تهران نیست و شهرهای فراوانی با این مساله مواجه شدهاند، اما به سرعت و با درک اهمیت مرکز شهر به دنبال سیاستهای احیا و رونق دوباره این پهنه مهم از شهر رفتهاند.
بنای سینما متروپل معروف از شاهکارهای معمار بزرگ ایران وارطان آوانسیان. در حال خاک شدن! با کمی برنامهریزی میتواند بدل به یک کارخانه نوآوری و محل استقرار شرکتهای استارتآپی شود
«دوناتی شدن» تهران موجب شده تا با شکلگیری و گسترش پدیده شبمردگی و تضعیف و از میان رفتن سازوکارهای نظارت و کنترل اجتماعی، پهنه مرکزی آن بدل به جایی مناسب برای تمرکز آسیبهای اجتماعی شود. مسالهای که به نوبه خود با کاهش امنیت اجتماعی موجب هر چه بیشتر خالی شدن مرکز شهر میشود. فضافروشی اگرچه تاکنون درآمدهای خوبی نصیب مدیریت شهری در تهران و دیگر شهرها کرده است، اما موجب تسریع فرآیند زوال و تخریب شهر و بهویژه مرکز آن شده است، آنچه باید مورد توجه قرار گیرد نقش مهم مدیریت شهری در رونق اقتصاد شهری و بازگشت سرمایه و سرزندگی به آن است. جای تاسف بسیار دارد که تدبیر مدیران شهر کسب درآمد از فضافروشی شده، امری که به احتکار فضا و زوال شهر انجامیده است. چنین سیاستی غلط است. شهرداری بنگاه اقتصادی نیست که بخواهد درآمدزایی کند و تنها میتواند با رعایت صرفه و صلاح شهر، متناسب با فعالیتهای اقتصادی و طبقات اجتماعی شهروندان، عوارض برای هزینههای اداره شهر دریافت کند. در پرتو چنین رویکردی اتفاقا آنچه به نفع شهرداری و مردم شهر است پویایی و گستردگی فعالیتهاست. اینها همان میوههای درختان باغ (شهر) هستند که میتوان از آنها بهرهبرداری پایدار کرد. آنچه تهران و دیگر شهرهای ایران به آن نیاز دارند سیاستهایی است که شهر را همچون باغ و گلستان فرض کنند، سیاستهایی که مدیران را وا میدارد با رسیدگی و باغبانی به خاک باغ برکت داده و ثمرات و میوههای آن را فزونی بخشند. با تداوم سیاستهای حاضر دور نخواهد بود که نه از باغ نشانی ماند و نه از میوهها.
ساختمان کافه معروف آبیتا در تقاطع لاله زار نو و جمهوری. با توجه به ارزش تاریخی و میراثی میتوان از بناها استفادههای زیادی کرد مثل کافی شاپ یا فروشگاه صنایع دستی
ساختمان هتل رزیدانس در خیابان سمیه (ثریای سابق)، اثر معمار معروف حیدر غیایی، سالهاست متروکه مانده با وجود قرار گرفتن در یکی از بهترین خیابانهای تهران
خیابان سمیه
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل مرکز شهر مرکز پایتخت بهره برداری زندگی شهری ساختمان ها تامین مالی شهر تهران درآمد ها میوه ها سه دهه سال ها بنا ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۵۰۸۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درخت کشی در تهران
آفتابنیوز :
بهتازگی ویدئویی در رسانههای اجتماعی فراگیر شد که نشان میداد شماری از شهروندان با تجمع در مقابل حصارهای پارک لاله به قطع درختان این پارک و هرگونه ساختوساز در آن اعتراض میکنند. پیشتر گزارش شده بود که محدوده حصارکشی بخش بزرگی از محوطه قدیمی پارک است که درختان کهنسال دارد. بر مبنای این گزارش، شهرداری قصد دارد در این محدوده ساختمانی بسازد.
شبکه شرق نیز روز پنجشنبه در گزارشی نوشت که محوطه حصارکشی بیش از ۳ هزار مترمربع مساحت دارد و در مجاورت ضلع غربی ایستگاه آتشنشانی، روبهروی خیابان پورسیناست. در این گزارش با استناد به اظهارات شاهدان و ساکنان اطراف پارک لاله آمده است که با «استقرار کانکس در اطراف حریم پارک، این گمانه مطرح شده که قرار است در این قسمت ساختوسازی انجام و درختان آن قطع شود». شهروندان معترض به حصارکشی پارک لاله از نیروهای خدماتی پارک لاله شنیدهاند که قرار است در این محدوده عملیات ساختمانی آغاز شود. این شهروندان در پرسوجو از مدیر پارک و شهرداری منطقه نیز به این پاسخ رسیدهاند که قرار است در این نقطه از پارک فرهنگسرا ساخته شود. آنها همچنین باخبر شدهاند که درختان این محدوده نیز قطع خواهند شد.
انتشار تصاویر این حصارکشی سبب شد تا کاربران شبکههای اجتماعی ضمن یادآوری سوابق شهرداری در ماجرای ساخت مسجد در پارک قیطریه درباره سرنوشت درختان کهنسال پارک لاله ابراز نگرانی کردند. همزمان کارزاری در نامه به معاونت حقوق عامه قوه قضائیه به راه افتاد که طی آن از تعرض به بوستانها متوقف شود. هرچند در رابطه با ساخت مسجد در پارک قیطریه هم کارزاری ۱۵۰ هزار نفری به راه افتاد، اما به چشم مسئولان نیامد.
مرتضیهادی جابریمقدم، عضو هیاتعلمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران در ویدئویی از مقابل حصارهای پارک لاله ضمن تایید اینکه در محدوده حصارها انبوهی از درختان قرار دارند، گفت که «۳ هزار متر از پارک لاله را با هدف عملیات ساختوساز حصارکشی کردهاند». او در ادامه اضافه کرد: «هیچ عقل سلیم و مدیریت خردمندانهای در این نقطه از مرکز شهر تهران، که با تراکم مواجه است، چنین تصمیمی نمیگیرد».
این استاد دانشگاه با بیان اینکه متر به متر پارک لاله ارزشمند است، تاکید کرد که «پیرامون پارک لاله، مراکز و ساختمانهایی با کاربریهای مختلف وجود دارد و نیازی به ساخت هیچ بنایی در دل پارک لاله نیست و فضای سبز آن باید حفظ شود».
جابریمقدم ابراز امیدواری کرد که حصارها با «همت مردم» جمع شود و شهرداری از باارزشترین اراضی شهر تهران دست بردارد و «عناد و لجبازی» با مردم را ادامه ندهد.
ساختمانی احداث نمیشود
بعد از آن، اما روز جمعه ۱۴ اردیبهشت، خبرگزاری مهر گزارشی نوشت که برای پیگیری ماجرای حصارکشی پارک لاله با روابط عمومی شهرداری منطقه ۶ تماس گرفته و این پاسخ را شنیده است: «هر گونه دخلوتصرف در بوستانها بر عهده سازمان بوستانهاست و شهرداری مناطق فقط در نگهداشت بوستانها دخیلاند».
تلاش خبرگزاری مهر برای ارتباط با مدیران سازمان بوستانها به نتیجهای نرسید، اما یکی دیگر از مدیران شهری نیز به این خبرگزاری گفت: «سرانجام حصارکشی مشخص نیست و شاید کلاً طرحی که مدنظر بوده، لغو شود و به اجرا درنیاید».
به گفته این مدیر شهری، ساخت فرهنگسرا و سرویس بهداشتی از پروژههایی بود که اجرای آن فعلاً تعلیق شده است.
خبرگزاری فارس با مدیرمسئولی داماد زاکانی هم مدعی شد که «به گفته مسئولان شهرداری، علت فنسکشی و این حریمسازی براساس نیاز پارک و بنا به درخواست مردم بعد از برگزاری جشنها و مراسمهای متنوع ماههای قبل صورت گرفته و برای پروژه ایجاد فضای عمومی و آبنما برای زیباسازی بوستان لاله است و قرار نیست حتی یک درخت هم درآنجا قطع شود».
همزمان مهدی عباسی، رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران درباره حصارکشی پارک لاله و زمزمههای ساختوساز در بخش جنوبی این پارک قدیمی گفته که «پیگیری و گفتگوهایی با ریاست شورای شهر، معاون خدمات شهری شهردار و شهردار منطقه داشتم و براساس هماهنگی و گفتوگوی انجام شده با معاون خدمات شهری؛ پروژهای در این نقطه احداث نمیشود».
او درباره احتمال ساخت مجتمع فرهنگی و هنری در این نقطه هم گفت: «ما مخالف ساخت مجموعههای فرهنگی و هنری نیستیم، اما هر چیز در جای خودش. در جنوب بلوار کشاورز، اراضی توسعه دانشگاه تهران وجود دارد که چند صد متر با این نقطه فاصله دارد، میتوان برای ساخت چنین مجموعههایی با آنها تفاهم کرد. پارک قدیمی لاله با درختان کهنسال از داراییهای معنوی و ارزشمند شهر است که باید از آن محافظت کرد».
قطع درخت در هوای آلوده تهران
کارشناسان محیط زیست تاکید دارند که در ماجرای ساختوساز داخل پارکها، مساله تنها به قطع درختان محدود نیست، زیرا در نتیجه آن اراضی با ارزش زیستمحیطی از نظر جذب آب و بهبود کیفیت هوا به سازههای شهری بدل میشوند و تنفسگاهها از میان میروند.
عباس آخوندی، استاد دانشگاه تهران و وزیر کابینههای مرحوم اکبر هاشمی و حسن روحانی در واکنش به حصارکشی و احتمال ساختوساز در پارک لاله در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «چگونه اینان به خودشان اجازه میدهند در شهری که اغلب روزهای سال در وضعیت هوای ناسالم است اینگونه به تخریب پارکها و قطع درختان دست یازند؟ شمایان از کجا آمدهاید که زندگی مردم برایتان پشیزی ارزش ندارد؟»
او ادامه داد: «شورای شهر چه میکند؟ نهادهای مدنی کجایند؟ احزاب و گروههای اصلاحطلب چرا لب به اعتراض نمیگشایند؟ آیا نباید قدری آزادگی داشت و در برابر این تخلفات ایستادگی کرد؟ ما را چه میشود؟» درحالی که طبق قانون هر گونه فعالیت عمرانی که منجر به تخریب فضای سبز و قطع درختان شود، ممنوع است طی دو سال اخیر به تناوب، خبرهایی از قطع درختان تهران در مناطق مختلف منتشر شده است. در بیشتر این موارد، مدیران شهری مدعی شدهاند که سن زیستی درختان قطع شده، تمام شده بود. اکنون نیز این خطر وجود دارد که درختان کهنسال پارک لاله با ادعای پایان سن زیستی قطع شوند.
احداث این پارک بزرگ، که یکی از تنفسگاههای مهم تهران در محدوده خیابان انقلاب، بلوار کشاورز و امیرآباد است، در سال ۱۳۴۳ در اراضی تحت اختیار ارتش ملی ایران آغاز شد و حدود دو سال بعد نیز پایان یافت.
ارتش ملی ایران از این محدوده ۳۵ هکتاری، که پیش از احداث پارک باغ جلالیه نام داشت، برای سوارکاری و رژه استفاده میکرد. پس از احداث این پارک، نخستین کتابخانه کودکان و نوجوانان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز در این مجموعه راهاندازی شد. همچنین انجمن آثار ملی تندیسهایی از مفاخر ایران ازجمله ابوریحان بیرونی و عمر خیام را در نقاط مختلف این پارک نصب کرد.
در پارک لاله گونههای مختلف گیاهی ازجمله چنار، اقاقیا، کاج، سرو نقرهای، نارون، پالم، اقاقیا، افرا، ماهونیا، بربریس و صنوبر وجود دارد و فضای سبز آن نیز به گونهای طراحی شده که برای آرامش و استراحت مناسب است.
در طراحی این پارک با الهام از الگوی پارکهای ژاپنی آبنماها و نهرها به شکل مارپیچ ساخته شدهاند. موزه هنرهای معاصر، موزه فرش ایران و هتل لاله از ساختمانهای مشهور نزدیک به پارک لالهاند.
سونامی حصارکشی
حصارکشی در پارکهای تهران این روزها تبدیل به رویه شده است. اولین مورد مربوط به پارک قیطریه بود. جایی که شهرداری تهران و مالک از فرصت تعطیلات نوروز استفاده کرده تا بتوانند بخش زیادی از عملیات ساخت را جلو ببرند. همان نگرانی که اهالی محل پیش از تعطیلات داشتند و ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران نیز به آن اشاره کرده و تذکر داده بود.
او ضمن مخالفت با ساخت مسجد در پارک قیطریه تاکید کرد: «حداقل ۱۵ درخت ارزشمند قدیمی با قطر چند ده سانتیمتری در محوطه حصارکشی شده، وجود دارد که امکان جابهجایی آنها حتی در فصل مناسب هم وجود ندارد؛ علاوه بر آن از دهها اصله درخت و گونههای گیاهی نیز باید محافظت شود». او روز چهارشنبه ۸ فروردین در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که ساخت مسجد در بخشی از بوستان قیطریه نه تنها «تعظیم شعائر اسلامی نیست بلکه موجب بدبینی بخش وسیعی از شهروندان خواهد شد، تا کی قرار است خودزنی کنیم؟» نگرانیها در این زمینه از چند هفته پیش از تعطیلات نوروز آغاز شد، زمانی که انتشار تعدادی عکس نشان میداد قسمتی از این پارک حصارکشی شده است. پس از آن کارزاری برای حفظ این بوستان و جلوگیری از ساخت مسجد در آن به راه افتاد و برخی فعالان محیط زیست، معماران شهری و اعضای شورای شهر نیز گرایش به ساخت مسجد در گوشهگوشه شهر تهران ازجمله در پارک قیطریه و حتی به شرط قطع درخت را نشانه «کجسلیقگی» دانستند. همچنین ازجمله دیگر اعتراضها، جمعی از اهالی این منطقه روز سیزدهم فروردین در این پارک دست به تجمع زدند که البته از سوی مسئولان مربوط به آن توجهی نشد. این همه درحالی است که بسیاری از کاربران در فضای مجازی مینویسند، مقامات مسئول درحالی بر احداث این مسجد اصرار میورزند که شمار اندک نمازگزاران و حاضران در مساجد در سراسر کشور را نادیده میگیرند.
منبع: روزنامه سازندگی